خانه دانش بنیاد ثبوتی، دوشنبه 22 مردادماه 1403 در کافه چهاربید امند، میزبان دانشآموزان کاوشگر و خانوادهها در رویداد رصد بارش شهابی بود.
این برنامه با هدایت دکتر زندی و همکارانشان آقایان زرینپور و منصوری برگزار شد، ساعت ۷:۳۰، دکتر حمیدرضا خالصیفرد در چند جمله این برنامه و رویدادهای خانه دانش را معرفی کرده و برنامه را به دکتر زندی سپردند. شرکتکنندگان در این برنامه پس از آشنایی مقدماتی با تلسکوپهای موجود در محل رویداد، با صورفلکی و علت نامگذاری ستارهها در آسمان توسط پیشینیان آشنا شده و با استفاده از نور لیزر ستاره قطبی و روش جهتیابی به کمک آن را آموختند، همچنین با استفاده از توضیحات ارائهشده، به مشاهدهی اجرام آسمانی، صورفلکی، ستارهها و کهکشان راه شیری و بهویژه سیارهی زحل و ماه پرداختند. سپس با چشم غیر مسلح مشاهدهی بارش شهابی برساوشی را تجربه کردند و با این رخداد و پیشنیه آن آشنایی پیدا کردند.
در پایان دانشآموزان گردونه آسمان را دریافت کرده و پس از آشنایی با آن فرم پرسشهای این رویداد را تکمیل و با پاسخ به نظرسنجی، آن را ارزیابی کردند.
بارش شهابی بَرساوُشی یکی از مهمترین بارشهای شهابی سالیانه است. بیشینهٔ نرخ ساعتی سرسویی این بارش غالباً در حدود ۱۰۰ است. این بارش شهابی از تودهٔ ذرّات برجایمانده از دنبالهدار سوئیفتتاتل به وجود میآید و معمولاً از بیست و هفتم تیر تا سوم شهریور (بیش از یک ماه) فعّال است که بازهٔ زمانی بلندی برای بارش شهابی بهشمار میآید.
اوج این بارش شهابی معمولاً هرساله در حدود بیست و دوم مرداد رویمیدهد. کانون این بارش در ناحیه صورت فلکی برساوش و در نزدیکی مرز آن با ناحیه صورت فلکی ذاتالکرسی واقع شدهاست، به همین دلیل است که به آن بارش شهابی برساوشی میگویند.
نام پرساووش از نام یونانی پرسئوس گرفته شده که در اساطیر یونانی قهرمانی است که مدوسا را کشت تا شاهزاده آندرو مدا، دختر کاسیوپه (که نام لاتین ذات الکرسی از او گرفته شده) و قیفاووس را از چنگال هیولای دریایی به نام قیطس نجات دهد.
نام و افسانه: «برساووش یا پرساووش از نام یونانی پرسئوس گرفته شده، او پسر زئوس خدای خدایان، و قهرمانی نیمه خدا نیمه انسان است. ماجرای پرساووش از آنجا آغاز میشود که برای نجات شاهزاده آندرومدا (دختر کاسیوپه_ذات الکرسی) از چنگ هیولای دریایی به نام قیطس یا کراکن مجبور میشود با عفریتهای به نام مدوزا (یا مدوسا) مبارزه کند. مدوزا عفریتهای است که هر شخصی به چشمان او خیره شود تبدیل به سنگ میگردد. پرساووش شبانه به بالین مدوزا میرود و او را در خواب غافلگیر میکند و با استفاده از انعکاس تصویر مدوزا در سپری که به دست داشته وی را شکست میدهد. سپس سر مدوزا را از تن جدا میکند در کیسهای مینهد و به جنگ هیولای دریایی قیطس میشتابد. پرساوش سر مدوزا را در برابر قیطس قرار میدهد و به این روش هیولای دریایی به سنگ تبدیل میشود و شاهزاده آندرومدا نجات داده میشود. پرساووش شاهزاده آندرومدا را در نهایت به همسری خویش انتخاب میکند. در برخی روایات آمدهاست که پارسیان از نوادگان پرسئوس هستند.»
برگرفته از: ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد